هنر داستان‌سرایی در طراحی UX

داستان‌ها جز قدیمی‌ترین ابزار برقراری ارتباط شناخته می‌شوند. داستان، ما را جذب و درگیر خود می‌کند به همین دلیل نیز استفاده از داستان‌سرایی در بازاریابی منجر به ایجاد روابط قوی‌تری بین شما و مخاطبان خواهد شد. تحقیقات نشان داده‌است که جذب شدن به یک داستان، میزان اکسی‌توسین (هورمون تعاملات اجتماعی) ترشح شده در بدن افزایش می‌یابد. با توجه به این موضوع می‌توان گفت که استفاده از داستان‌سرایی در طراحی UX می‌تواند راندمان کاری شما را افزایش دهد. در این مقاله به بررسی نکات مرتبط با استفاده از داستان‌سرایی در UX می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

شناسایی عناصر کلیدی در داستان‌سرایی UX

شناخت قهرمان

شخصیت اصلی داستان UX شما، مخاطبان هدف هستند. به همین منظور نیاز است تا برای داستان‌سرایی در طراحی UX و تولید هر نوع محتوای دیگر، مخاطبان هدف را شناسایی نمایید. چه کسانی از دیدن سایت شما لذت می‌برند؟ قهرمان داستان شما، از چه محتوایی لذت می‌برد؟ به هر میزانی که شناخت شما از قهرمان بیشتر باشد، داستان، تأثیر بیشتری بر او خواهد گذاشت.

جمع‌آوری داده‌ها

روش‌های متعددی برای جمع‌آوری اطلاعات و داده‌های مرتبط با رفتار مشتری وجود دارند. به عنوان مثال شما می‌توانید از طریق افزایش توانایی شنونده بودن و مطالعه‌ی نظرات آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی، داده‌ها را جمع‌آوری نمایید. البته روش‌های پیشرفته‌تری نیز برای این کار وجود دارند. استفاده از گوگل آنالیتکیس، نظرسنجی‌های ناشناس، گروه‌های متمرکز و هدفمند، چت‌بات‌ها و آزمون‌های تعاملی، همگی می‌توانند در این زمینه به شما کمک بسزایی نمایند.

ساخت پرسونا

ساخت پرسونا، مستلزم شناخت دقیق و واضح از مشتریان است. در حقیقت شناخت الگوهای رفتاری باید به نحوی صورت گیرد که گویی با یک شخصیت واقعی مواجه هستید. برای این کار باید به سؤالاتی در ارتباط با مشتریان خود پاسخ دهید. سن، ملیت، تحصیلات، سلیقه‌ها، مکان زندگی، جنسیت، شغل، نیازها، نحوه‌ی برقراری ارتباط، اهداف و بسیاری دیگر، همگی از جمله مواردی هستند که باید در ارتباط با پرسونا بدانید.

پشتیبانی از داستان

برای آن که بتوانید بیشترین تأثیر را بر مخاطب و مشتریان خود داشته باشید باید زمینه‌های اصلی آن را به منظور پشتیبانی از داستان، به نحو دقیقی فراهم نمایید. برای انجام این کار در ابتدا باید مقصد نهایی کاربر را تعیین کنید. سپس باید نحوه‌ی کمک خود به او را تعیین کنید و با توجه به داده‌هایی که به دست آوردید یک الگوی منطقی از نحوه‌ی ارائه‌ی خدمات و واکنش کاربر به آن‌ها را بسازید.

برای تدوین این قسمت می‌توانید از المان‌های زیر استفاده کنید. 

مقصد نهایی مشتری

مشکل و یا مسئله اصلی آنها چیست که نمی‌توانند مسیر پیش‌بینی شده شما را به انتها برسانند؟

چگونه می‌توانید به آنها برای رسیدن به مکان نهایی مورد نظرشان کمک کنید؟

محتوا و طراحی شما باید کمک مشتریان شما باشد. این مسیر به وسیله مقالات، ویدیوها، قابلیت سرچ کارآمد در وب‌سایت، لینک‌ها، بخش‌بندی منوها و کلیک‌های CTA مشخص می‌شود. درواقع شما به عنوان راهنما برای آنها عمل می‌کنید تا آنها را به مقصد مورد نظرشان برسانید.

معماری مرتبط به هم ایجاد کنید.

به زبان ساده، این راهی است که شما محتوای خود را در اختیار دیگران قرار می‌دهید و باید اینکار را برای آن‌ها راحت کنید. برای مثال شما می‌خواهید که مخاطب را در منوهای وب‌سایت خود گیج کنید؟ یا با گذاشتن یک گزینه وارد منو همبرگر شوند و سفارش خود را ثبت کنند؟

درک کردن خروجی داستان شما بر تلاش‌های تولید محتوای شما نیز اثر میگذارد.

شما نیاز دارید که با انواع محتواها و نشان دادن آنها در مراحل مختلف سفر مشتری خود محتواها را آزمایش کنید. برای مثال در قسمت آگاهی، هنگامی که کاربر درباره برند شما یاد میگیرد اینفوگرافی‌، ویدیو و یا چک لیست رایگان بهتر از دیگر نوع محتوا عمل کنند. در سویی دیگردر مرحله تصمیم‌گیری دمو رایگان و یا مشاوره رایگان گزینه‌های مناسبی هستند.

کشمکش ایجاد کنید.

کشمکش عنصر مهمی است که افزودن آن به داستان باعث می‌شود تا حس هیجان بیشتری در مخاطب ایجاد شود. برای آن که بتوانید کشمکش مناسبی در داستان‌سرایی UX ایجاد کنید باید بدانید شخصیت اصلی چه هدفی دارد؟ انگیزه‌ی اصلی او از رسیدن به آن هدف چیست؟ چه چیزهایی مانع اصلی رسیدن او هستند و در نهایت، پایان این درگیری‌ها و انتهای داستان، به چه شکلی خواهد بود؟

ارائه‌ی راه حل در پایان داستان

هر داستانی دارای انتهای خوب یا بد است اما این پایان معمولا با ارائه‌ی نحوه‌ی مواجه‌ی شخصیت با کشمکش‌ها و درس‌هایی که از آن‌ها گرفته‌است همراه است. در داستان‌سرایی در طراحی UX باید در پایان‌بندی، راه حل‌هایی که مشتریان می‌توانند با استفاده از آن‌ها، نیازهای خود را رفع نمایند، ارائه شوند. این راه حل می‌تواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به آن‌ها ارائه شود.

استراتژی‌های متنوعی برای تولید محتوا داشته باشید.

ادغام بازاریابی مبتنی بر داده و محتوای بصری

زمانی که از بازاریابی مبتنی بر داده استفاده می‌کنید می‌توانید مراحل داستان‌سرایی ذکرشده را به راحتی انجام دهید اما برای آن که میزان تأثیرگذاری بر مخاطبان را افزایش دهید باید از محتوای بصری مرتبط با داده‌های به دست آمده، استفاده نمایید. محتوای بصری تجربه و قدرت شما در تولید محتوا و داستان‌سرایی را به مشتریان نشان می‌دهد.

داستان‌سرایی با استفاده از واقعیت افزوده

فناوری‌هایی مانند واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در ابتدای مسیر خود هستند اما استفاده از قابلیت‌های آن‌ها در داستان‌سرایی می‌تواند شما را در رقابت با سایر کسب و کارها، جلو اندازد. به عنوان مثال شما می‌توانید با استفاده از VR، فضایی مجازی از محیط داستان و شرکت خود ایجاد نمایید و با استفاده از آن، مخاطب را در دنیای داستان، غرق نمایید.

استفاده از داستان مشتریان

یکی از کارهای جذابی که باعث می‌شود تا تعامل شما با مشتریان افزایش یابد آن است که از توصیفات و تجربه‌های خود مشتریان در داستان‌سرایی استفاده نمایید. بگذارید مخاطبان، تجربه‌ی استفاده از محصولات شما را بیان کنند. برای این کار می‌توانید انواع مختلفی از کمپین‌ها را در شبکه‌های اجتماعی ایجاد نمایید. شرکت‌هایی مانند Airbnb، از این کار به منظور افزایش رابطه‌ی خود با مشتریان، در داستان‌سرایی استفاده می‌کند.

عناصر بصری، باید نشان‌دهنده‌ی شخصیت برند باشند.

استفاده از لوگو

لوگو، شناسه‌ی برند شما است. در حقیقت، لوگو اولین چیزی است که مخاطبان از برند شما می‌بینند به همین دلیل است که باید لوگوی خود را هدفمند طراحی نمایید. رنگ، فونت و تصاویر به کارگرفته شده، همگی باید نشان‌دهنده‌ی ارزش‌ها و پیام برند شما باشند. برای افزایش تجربه‌ی کاربری باید، همیشه و به صورت منظم از لوگوی طراحی‌شده استفاده نمایید.

توجه به تاپیوگرافی

همانطور که می‌دانید، تاپیوگرافی تأثیر به سزایی بر بهبود تجربه‌ی کاربری دارد. در حقیقت، فونت‌های مورد استفاده در طراحی سایت باید به نحوی تعیین شوند که شخصیت برند شما به طور کامل نشان داده‌شوند. این نکته را در نظر داشته باشید که نوع فونت، اندازه و رنگ آن، به میزان اهمیت آن متن و قابلیت خوانده‌شدن توسط کاربر، بستگی دارد.

رنگ

با توجه به روانشناسی رنگ‌ها، هر رنگی احساسات خاصی را منتقل می‌نماید. به عنوان مثال، رنگ قرمز نمایانگر عشق و عصبانیت است یا رنگ آبی، آرامش و اعتماد را القا می‌کند. تأثیر رنگ بر مشتری به قدری زیاد است که نزدیک به 85 درصد از تصمیمات مشتریان، توسط رنگ‌ها، جهت می‌یابند. برند Juice Beauty، در زمینه‌ی مراقبت ارگانیک از پوست کار می‌کند. این برند با استفاده از رنگ‌های سبز و سفید در سایت خود، بر ارزش‌های اصلی برند یعنی مواد اولیه‌ی ارگانیک، طبیعی و سالم، تأکید کرده‌است.

سخن آخر

داشتن هنر داستان‌سرایی در UX، منجر به توسعه‌ی کسب و کار شما خواهد شد. برای داشتن قدرت داستان‌سرایی نیاز است تا بر مواردی که در این مقاله به آن‌ها اشاره شد، تسلط پیدا نمایید.